همی از 24.12.2022, Christuskirche

(Pfr. Dieter Bökemeier, Pfarrer für Diakonie, Ökumene und Migration der Lippischen Landeskirche)

جامعه عزیز ،

مریم ، یوسف ، چوپانان ، فرشته: شگفت انگیز است – و  در این تنوع زبان! با تشکر از شما برای شرکت در این نمایش.

خوب است که  شخصیت های اصلی را ببینید و به آنها گوش دهید، کسانی که داستان کریسمس از آن ها می گوید. زیرا که آنها واقعاً شایسته آن هستند، مریم، دوشیزه مجرد باردار ، یوسف ، یک صنعتگر کوچک از یک مکان ناچیز در شمال اسرائیل. و چند چوپان خشن از استپ های جنوب در  نزدیکی بیت لحم.

بله ، آنها سزاوار این هستند که داستانی از آنها گفته شود، داستان انسان شدن  خدا. زیرا معمولاً افرادی مانند آنها کانون وقایع نبودند.

کسانی که معمولاً همه چیز حول محور آن هاست ، در ابتدای داستان کریسمس به طور خلاصه ذکر شده اند: “اما در آن زمان که امپراتور آگوستوس فرمانی داد… این اتفاق در زمانی بود که کویرینیوس فرماندار سوریه بود”

امپراتور رومی آگوستوس در واقع مقصر این واقعه بود که مریم باردار باید با نامزدش برود تا وارد لیست مالیاتی احمقانه ای در جنوب کشور شود: 150 کیلومتر با پای پیاده ، 5 روز پیاده روی سخت، حتی از یک الاغ به عنوان وسیله حمل و نقل در داستان خبری نیست.

و همه این ها بخاطر یک امپراطور در نقطه دوری از رم. به دلیل فرماندار یک قدرت بی رحم، برای سرکوب موثرتر  کشور فتح شده  توسط لژیون هایش . این چیزی است که در لیست های مالیاتی نوشته شده بود: رومی ها به پول احتیاج دارند.

و چوپان ها؟ آنها به هر حال جزئی از فقیران بودند و بیشتر به عنوان مردمانی ناهنجار دیده می شدند.

بنابراین مریم ، یوسف ، چوپانان: افراد اساسا بدون قدرت که به نسبت شرایط زمان خود درمانده بودند.

و این دقیقاً همان شرایطی است که امروز من خود را در آن پیدا می کنم: این درماندگی در مقابل مشکلاتی که بر سر ما می آیند. این احساس: در دنیا اکنون اتفاقاتی از پایه غلط در حال رخداد است و من قادر به تغییر آن نیستم.

در ابتدا پیدایش یک ویروس، شاید خلق شده به دلیل فشار ما بر طبیعت- به عنوان بشریت ، نه من شخصا. در ادامه  2 سال دشواری بخاطر بیماری همه گیر. سپس امیدوار بودیم که سرانجام همه چیز بهبود یابد.

و سپس حضور یک حکمران  کنونی در پایتختی امروزی، که فکر می کند می تواند به کشور همسایه خود حمله و آن را تسخیر کند. به دنبال آن جنگ ، رنج ، مرگ  وعواقب جهانی مانند گرسنگی در کشورهای فقیر … و برای ما افزایش قیمت ها، طوری که شخص به لرزه در آید.

و در آخر وجود بحران آب و هوا  که سریعتر از آنچه بسیاری فکر می کنند ، گسترش می یابد. چه تاثیری تلاشهای کوچک ما برای صرفه جویی در انرژی دارد؟

این حس درماندگی نسبت به همه چیز. إحساس درماندگی این روزها در برابر این تحولات عالی. و سپس سعی برای تطابق با تمام چیزهایی که بر سرمان می آیند..

درست همانطور که مریم و یوسف مجبور بودند با این ایده امپریالیستی لیست مالیات ها مقابله کنند. و سپس آنها به راه افتادند. خوب یا بد – با ناله ای در معده ، اما درماند.

جامعه عزیز ،

برای من پر مفهوم است که این داستان بزرگ ، داستان چگونگی حضور خداوند در کنار انسان، با ناتوانی دو انسان که با تحولی بزرگ روبرو هستند ، آغاز می شود..

این دقیقاً همان چشم اندازی است که خداوند برای متولد شدن انتخاب می کند. خدا در کنار کسانی قرار می گیرد، که باید از آنچه یک حاکم خارجی به آن ها تحمیل کرده است، به دوش ببرند . خداوند پنج روز طولانی و دشوار را با مریم و یوسف در راه سرگردان بود. خدا بی خانمانی آن ها در بیت لحم شلوغ را همراهی می کند. خدا همچنین به نظر چوپان های بی نفوذ بیرون از آنجا، که زندگی فقیرانه را خود انتخاب نکردند، می آید.

اما در پایان ، و این نکته آن است: در پایان خدا کاری کاملاً جدید می کند. خدا ایده حاکمیت یک سزار بی رحم را به چیزی تبدیل می کند که جهان را به روشی مفید تغییر می دهد.

این نکته اصلی پیام امروز عصر ما است: خدا به ما نزدیک می شود، منظورم کاملا نزدیک در این  آشفتگی است که ما به عنوان بشریت انجام داده ایم.

خداوند نیز شخصاً نگرانی های ما را در مورد هزینه های بالای انرژی را درک می کند و او نیز ترس پنهان ما را در مقابله و تحمل این ها حس می کند.

دقیقاً در زمان های درماندگی و عدم اطمینان ما ناگهان خدا به نظر ما می آید- ابتدا بسیار کوچک – اما این دقیقاً همان چیزی است که امید ایجاد می کند.

به عنوان مثال ، چه کسی فکر می کرد که آنچه در آن زمان در بیت لحم بدون قدرت آغاز شد، روزی جهان را تغییر داد. بله ، حتی به عرش امپریالیستی در رم رسیدید.

چه کسی تصور می کرد که ایده های عیسی مانند چشم پوشی از خشونت و عزت هر شخص به اصول اولیه جامعه جهانی تبدیل شود؟ حداقل از ناظر تئوری، اما به هر حال.

چه کسی تصور می کرد که یک پنی بالاخره بحران آب و هوا را بهبود دهد؟ بله ، بسیار آهسته ، هنوز هم اما اصطلاحا هر سنت در انتها باعث تغییر و حرکت است.

چه کسی فکر می کرد که زنان- و همچنین مردان شجاع – دیکتاتوری مذهبی را در ایران به لرزه در بیاورند؟ شما خواهران و برادران ما از کلاس های انجیل خوانی فارسی می شناسید، امیدواری با جدیت با آنها.

چه کسی فکر می کرد پوتین چنین در محاسباتش اشتباه کند؟

بله ، و همینطور در مسئله هزینه های بالای انرژی ، همبستگی از طرف ما بوجود آمد.

منظور من کنش زمستان گرما در مجمع کلیسایی و کمپین  “گرمی برای لیپه” و یا دتمولد گرمایی را می بخشد، که ما بعنوان کلیسای منطقه ای در شکل گیری آن سهیم بودیم.

جامعه عزیز ،

خداوند آگاهانه درماندگی دو نفر را که باید از یک دستور امپریالیستی پیروی کنند، را برای ورود خود به این دنیا انتخاب میکند – اما به همین دلیل است که چیزی شروع به تغییر می کند

در هر صورت ، من می خواهم شما را تشویق کنم که در این بحران ها به جلو نگاه کنید. خداوند شما را تنها نمی گذارد ، همانطور که او مریم، یوسف و چوپانان را تنها نگذاشته است. خدا در مقیاس کوچکی قرار می گیرد ، اما همین تفاوت ایجاد می کند و باعث تغییر می شود. همچنین در زندگی شما.

به همین دلیل ما در مورد مریم و یوسف می گوییم. و به همین دلیل فرشته به چوپان می گوید: نترسید! و یا مثبت اندیشانه: من به شما شادی بزرگ را اعلام می کنم که برای همه مردم اتفاق می افتد.